باز من آمدم این می گوید عنوان !!
![](http://bayanbox.ir/view/1570220300940814951/20160322-125326.jpg)
- با من کاری داشتید؟
پک عمیقی به سیگارش زد و اشاره کرد بنشینم. کتابی از کشو دراورد و جلویم گرفت. رنگم پرید. پس اینجا بود. دیشب موقع خواندنش وسط هال خوابم برد و بعد هر چه گشتم پیدایش نکردم
+ نمی دونستم از این کتابا هم می خونی
---- سکوت ----
رو به رویم نشست و نگاه عمیقی بهم انداخت.
+ خوندمش. خوشم نیومد
لبخند محوی زدم و به خودم جرأت دادم:
- قرار نیست از هر چیزی که باهاش مواجه شدیم خوشمون بیاد. این همه سال همه چیزو ول کردیم و دو دستی چسبیدیم به زندگی. کیه که ادعا کنه از لحظه لحظه ش خوشش اومده؟
- ۱۰ نظر
- ۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۲۴