چطور حالی کنم اشتباه شده؟
![](http://bayanbox.ir/view/6961677187054025707/Screenshot-2016-04-28-17-26-30-1.png)
ویژگی هایی هست که من ندارم و دلم می خواست می داشتم. مانند فراموش کردن کسانی که دوستم ندارند، خالی کردن صحنه هایی که برایم جایی خالی ندارند، تکرار دوباره و صدباره ی یک اشتباه، کینه ای نبودن و...
اما ویژگی ای که امشب دلم از نداشتنش به درد آمد دلگیر نشدن در دل شب بود. نه... اشتباه نکنید. نمی خواهم برایتان نِک و ناله کنم. به هر حال دل است دیگر! دل که داشته باشی می گیرد... مسأله این نیست.
از دیگر ویژگی هایی که ندارم قابلیت پسر بودن است. پسر اگر بودم، می توانستم این وقت شب از خانه بیرون زده و جسم کرختم را روی سنگ فرش های خیابان بالا آورم. پشت فرمان بنشینم و با سرعت برق و باد برانم و دور شوم.
از داخل داشبورد بسته ی سیگاری را در آورم که هیچ وقت نکشیدم، ذهنم را به سمت اتفاقات خوشایندی منحرف کنم که هرگز نیفتادند و گاز دهم و بروم جایی که هرگز نرفته ام.
برنامه بدی برای خفه کردنِ یک دلِ گرفته به نظر نمی رسد. حداقل از نشستن و چشم دوختن به زمینِ خالی بهتر است.
باورم نمی شود! تا به حال سیگار نکشیده ام و حتی نمی دانم از کشیدنش چه حالی نصیبم می شود. و درست همین لحظه ریه های لعنتی سیگار طلب می کنند!
در حالی که سیگار ندارم، پسر نیستم، ماشینی وجود ندارد و در نتیجه داشبورد و سیگاری هم در کار نیست. که اگر هم بود نمی توانستم این موقع شب به خیابان زده و با سرعت برق و باد دور شوم. بدون شک اشتباهی شده. هوس سیگار در سر من... آن هم با این شرایط... حتما اشتباه شده...
آدم به ریه اش چطور حالی کند اشتباه شده؟
مگر آن زمان که او آمد و دل را هوایی کرد و در چشم بر هم زدنی رفت، دل حالی اش شد اشتباه شده؟
مسأله این است.
خب چه می شود کرد؟ ندارد دیگر! آدم یک سری ویژگی ها را ندارد. باید گاهی خودش را بنشاند و به خود بقبولاند چشم دوختن به زمینِ خالی هم ویژگی خوبی ست. چشم بدوزد و مثلا کلیدهای پیانو را تصور کند. جسم کرختش را روی کلیدها بالا آورد و شروع به نواختن کند. بنوازد و به خود حالی کند اشتباه شده...
+ بشنوید
- ۹۵/۰۲/۰۹
اینطوری نبینمت خواااهر :)