نمی گم، بیاید بخونید :)
این هم چالش آقای گوهری محترم ^__^ :
🔽چه زمانی بیشتر از همیشه خوشحال بودهاید؟
زمانی که همه خانواده دور هم جمع بودیم
🔽بزرگترین ترستان؟
از دست دادن برادرم
🔽اولین خاطرهای که در ذهنتان هست؟
یک بار زمانی که داداش کوچیکه بچه بود و خب من هم بچه بودم، داشت تو خیابون دوچرخه سواری می کرد همان موقع کامیونی دنده عقب گرفت و زد بهش.. دیگر نفهمیدم چی شد فقط وقتی به خود امدم که از یقه جناب کامیون آویزان بودم و با همان سن کم برایش خط و نشان می کشیدم :)
🔽کدام انسان در قید حیات را بیش از بقیه تحسین میکنید و چرا؟
انسان هایی که با درد و مشکلاتشان کنار می آیند ( هر درد و هر مشکلی ) و با وجود تمام سختی ها باز هم به زندگی ادامه می دهند... نه که بزنند کانالِ اینجا آخر دنیاست و خودکشی و فلان !
🔽چه خصلتی در خودتان میبینید که به نظرتان تاسفآور است؟
قدرت «نه» گفتن ندارم. یعنی روی گفتنش را ندارم...
🔽گرانبهاترین مایملکتان؟
دست هایم...
🔽دوست دارید کجا زندگی کنید؟
یک جای خلوت و ساکت با کلی کتاب
🔽بزرگترین قدرتی که مایل بودید میداشتید؟
یکی شبیه برادرم را خلق می کردم و با خیال راحت ازدواج می کردم...
🔽چه چیزی افسردهتان میکند؟
دیدن غم و ناراحتیِ افرادی که برایم مهم اند و اینکه کاری از دستم برایشان بر نیاید...
🔽به خاطر چه چیز به والدینتان مدیون هستید؟
به خاطر هر آنچه الان هستم... و هر آنچه نیستم...
🔽عطر مورد علاقهتان؟
بوی خاک باران خورده را بیشتر از هر عطری دوست دارم
🔽کلمه محبوبتان؟
نام برادرم...
🔽کتاب مورد علاقهتان؟
هر کتابی که از دست پدرم بگیرم، حتی اگر تمام صفحاتش سفید باشد...
🔽بدترین چیزی که کسی به شما گفته؟
بدون این که مرا بشناسند و صرفا با استناد به یک سری گفته ها و شنیده ها مرا قضاوت کنند...
🔽دوست داشتید بیشتر به چه کسانی میگفتید متاسفم و چرا؟
به خدا... آن طور که باید و شاید بنده خوبی برایش نبوده ام هیچ، درخواست های بی شمار هم ازش دارم...
واقعا از این بابت متاسفم...
🔽عشق شبیه چیست؟
احساس زود گذری که امروز هست و فردا نیست..
🔽شده به کسی بگویید «دوستت دارم» و دوستش نداشته باشید؟
به هیچ وجه
🔽بزرگترین ناامیدیتان؟
چندین سال بگذرد و به جایی که می خواستم نرسیده باشم...
🔽اگر میتوانستید گذشتهتان را اصلاح کنید، چه چیزی را تغییر میدادید؟
نگرش مثبتم را...
مثبت فکر کردن درباره همه چیز و همه کس همیشه نتیجه خوبی به دنبال ندارد...
🔽اگر میتوانستید به زمان گذشته برگردید، به چه زمانی میرفتید؟
۲۲ سالگی
🔽آخرین بار چه زمانی و چرا گریه کردید؟
یک ماه پیش... درد عمیقی را در وجود مادرم حس کردم و کاری ازم بر نمی امد...
🔽چطور آرام میشوید؟
با صدای برادرم
🔽چه چیز بهخصوصی کیفیت زندگیتان را بهتر میکرد؟
احساساتِ کمتر
🔽از نظر خودتان، بزرگترین دستاوردتان چیست؟
ارامش نهفته در نوشتن را کشف کردم...
🔽شبها چه چیزی بیدارتان نگه میدارد؟
کلمات... نوشتن
🔽دوست دارید در مراسم خاکسپاریتان چه آهنگی نواخته شود؟
سکوت مطلق... و صدای برادرم که مرا به نام می خواند...
🔽 مایلید چطور در ذهن دیگران باقی بمانید
راستش این موضوع خیلی برام اهمیت ندارد... من متعتقدم که اصلا مهم نیست چطور رفتار می کنیم... چون آدم ها آن طور که دوست دارند برداشتتان می کنند... اما در ذهن دوستان و آشنایان دوست دارم یک آدم سالم باقی بمانم... سالمِ رفتاری نه جسمی... به دور از هر حاشیه ای
🔽بهترین درسی که از زندگی آموختید؟
زندگی سقوطی ست افقی... تا آخر عمر خوشبخت زندگی خواهی کرد اگر بپذیری که هر شروعی پایانی دارد... پایان خوب و این اراجیف هم مختص فیلم هاست... اما اینکه به خاطر پایان از شروع و ادامه راه سر باز زنی مثل این می ماند که غذا نخوری چون می دانی در آخر باز هم گرسنه می شوی... اولش چند روز زنده می مانی اما در آخر... تمام... فقط پایان را جلو انداخته ای... پس شروع کن... زندگی کن و ادامه بده... شاید پایان دست تو نباشد اما مسیر از آنِ توست... با توست که در مسیر خوش بگذرانی یا بپوسی...
(این چند خط یک تکه از کتابم هم بود... و همچنین بزرگترین درس من از زندگی...)
🔽همین حالا دوست داشتید کجا بودید؟
...
🔽یک جوک به ما بگویید.
همین زندگی... خودش بدترین جوک است...
۱.دلتنگی بدترین درد بی درمان است... این را در این مدت دوری خوب فهمیدم... دلم برای همه تنگ شده بود...
۲.ممنون از همه دوستانی که در مدت غیبتم به روش های مختلف جویای حالم شدند و به یادم بودند... به یادتان بودم...
۳.حرف ناگفته بسیار است و وقت کم... پس سکوت می کنم تا وقتش... می دانم سکوتم را هم می شنوید...
ممنون که هستید ❤
- ۹۵/۰۵/۰۸